نویسنده:محبوبه صرامی (1)
منبع:راسخون




 

چکیده

جهت ارزیابی اثر تلقیح باکتری برادی ریزوبیوم جاپونیکوم و سطوح تقسیط شده کود اوره بر عملکرد و اجزای عملکرد سویا، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در سال 91 در دانشگاه صنعتی شاهرود اجرا گردید. فاکتورها شامل باکتری برادی ریزوبیوم جاپونیکوم و تقسیط کود اوره بود. عامل باکتری در 2 سطح شامل: مصرف و عدم مصرف و کود اوره در 7 سطح شامل : A-عدم مصرف،B -50 کیلوگرم همزمان با کاشت ،C -100 کیلوگرم همزمان با کاشت،D -150 کیلوگرم همزمان با کاشت ،E -25 کیلوگرم پس از استقرار کامل+ 25 کیلوگرم در مرحله پر شدن دانه، F-50 کیلوگرم پس از استقرار کامل+50 کیلوگرم در مرحله پر شدن دانه، G- 75 کیلوگرم پس از استقرار کامل + 75 کیلوگرم در مرحله پر شدن دانه بودند. نتایج نشان داد اثرات اصلی باکتری برادی ریزوبیوم جاپونیکوم و تقسیط کود اوره بر صفات مورد مطالعه اثر معنی داری داشت. همچنین اثر متقابل تلقیح با باکتری و تقسیط کود اوره روی عملکرد بیولوژیک اثر معنی داری داشت. بیشترین عملکرد دانه از تیمار کودی 25 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+ 25 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه بدست آمد. بیشترین عملکرد بیولوژیک از ترکیب تیماری تلقیح و سطح کودی 75 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+ 75 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه بدست آمد.
کلمات کلیدی: تقسیط نیتروژن، سویا، عملکرد، کود زیستی

مقدمه

سویا از نظر تولید روغن خوراکی در جهان رتبه اول را دارد (فاس، 2005). به دلیل وابسته بودن کشورمان به مواد روغنی و پروتئینی تولید سویا از ضروریات مسلم بوده و اتفاق نظر موجود جهت توسعه این گیاه ایجاب می کند تا برای یافتن اطلاعات لازم و روش های صحیح کشت و ترویج آن، تحقیقات ضروری صورت گیرد. در حال حاضر توجه جهانی به امر کشاورزی پایدار و به کارگیری علوم فنون جدید در مزارع برای به حداقل رساندن خسارت منابع و حداکثر بهره برداری از آن مطرح است.
با توجه به محدودیت منابع آب و خاک در ایران، بهترین راه قابل قبول برای توسعه تولیدات کشاورزی افزایش عملکرد در واحد سطح می باشد .برای این منظور شناخت عوامل مؤثر بر افزایش عملکرد در واحد سطح ضروری به نظر می رسد. یکی از این عوامل، افزایش کارایی استفاده از مواد غذایی مورد نیاز گیاه است. نیتروژن از جمله مهم ترین مواد غذایی است که باید از خاک و کود برای گیاه تأمین شود (سالاردینی، 2005). همچنین مصرف باکتری در کشت سویا به جای کود ازته (یکی از عوامل آلوده کننده محیط زیست) نیز بر اهمیت آن می افزاید (مظاهری و رضوی، 1374). نیتروژن یکی از عناصر پر نیاز و کلیدی برای رشد گیاه است و زیان های اقتصادی و زیست محیطی ناشی از استفاده بی رویه کودهای نیتروژنه در کشاورزی در سطح جهان مطرح می باشد. انتخاب جایگزین مناسب برای این کودها جهت جلوگیری از مشکلات موجود منطقی به نظر می‏رسد. تثبیت نیتروژن مولکولی که یک واکنش بیولوژیک برای نیتروژن اتمسفری به فرم قابل استفاده گیاه است می تواند این وظیفه مهم را به عهده گیرد (اصغرزاده و همکاران، 1379).
امروزه در برنامه ریزی برای سیستم های کشاورزی پایدار، استفاده از همزیستی رایزوبیوم_لگومینوز ضرورتی اساسی تلقی می شود (صالح راستین، 1380). کود نیتروژنه قادر است قابلیت گیاه زراعی را در بازداشتن رشد علف هرز افزایش دهد (گروندی و همکاران، 1993). توانایی گیاه سویا در همزیستی با باکتری تثبیت کننده نیتروژن موجب شده که این گیاه اتکای کمتری به منابع نیتروژن خاک داشته باشد به طوری که میزان پروتئین در گیاه همزیست با باکتری 10 درصد بیشتر از گیاهان فاقد باکتری بوده است (کریشنان و همکاران، 2000). گونه ریزوبیومی که میزبان اختصاصی گیاه سویا است برادی ریزوبیوم جاپونیکوم نام دارد (خلدبرین و اسلام زاده، 1384). مطالعات انجام گرفته نشان می دهد که پتانسیل تثبیت نیتروژن مولکولی در گیاهان خانواده لگوم ها از جمله سویا، علاوه بر عوامل محیطی مانند ویژگی های خاک، اقلیم و مدیریت زراعی به مقدار زیاد تحت تأثیر دو عامل سویه باکتری و رقم گیاه قرار دارد. چنانچه این دو عامل مهم به گونه ای مناسب انتخاب شده و بکار روند، سیستم همزیستی سویا-برادی ریزوبیوم جاپونیکوم توان زیادی برای تثبیت نیتروژن مورد نیاز گیاه و تأمین آن خواهد شد. مصرف باکتری در کشت سویا به جای کود نیتروژنه نیز بر اهمیت آن می افزاید. تثبیت نیتروژن توسط باکتری ریزوبیوم با کاهش مصرف کودهای نیتروژنه و هزینه های مربوط به آن از آلودگی نیترات حاصل از این کودها جلوگیری می نماید (نجات پیرولی بیرانوند و همکاران، 1385).
بهترین زمان و روش کودپاشی آن است که کود را در طول مدتی که مورد نیاز گیاه است به حداکثر مقدار در اختیار گیاه قرار دهد. کود را قبل و یا بعد از کاشت به خاک می دهند (خواجه پور، 1383). کودی را که بعد از کاشت به خاک می دهند کود سرک گویند. مصرف کود سرک بیشتر در مورد کود ازت مرسوم است. نوع کود موجود در بازار، مسائل اقتصادی، ماشین آلات و امکانات موجود در مزرعه، روش کاشت، شرایط آب و هوایی منطقه، کیفیت آب و نحوه آبیاری و بالاخره گیاه مورد کاشت از عوامل تعیین کننده زمان و روش کوددهی می باشند (خواجه پور، 1383). زمان بندی کوددهی یکی از روش هایی است که باعث افزایش عملکرد، رقابت و کارایی مصرف مواد غذایی برای گیاه زراعی می شود (رستگار، 1371). تقسیط کود نیتروژن می تواند در انواع ارقام جهت افزایش قابلیت دسترسی به نیتروژن در مراحل حساس رشد گیاه مورد استفاده قرار گیرد (ساها و همکاران، 1998). از سوی دیگر کود نیتروژن در خاک بسیار متحرک است که این امر خطر آبشویی را در پی دارد. بنابراین تقسیط کود اوره و زمان صحیح مصرف آن در ارتباط با تقاضای متغیر محصول در طی چرخه زندگی، جنبه مهمی از کوددهی نیتروژن به شمار می-رود (فلاح، 1363).

مواد و روش ها

این آزمایش در سال تحصیلی 1391-1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود در منطقه بسطام به اجرا در آمد. شهرستان شاهرود در عرض جغرافیایی 36 درجه و 25 دقیقه شرقی و طول جغرافیایی 54 درجه و 57 دقیقه شمالی از نصف النهار گرینویچ واقع شده است و میانگین ارتفاع آن از سطح دریا 1/1349 متر است. منطقه بسطام دارای اقلیم سرد و خشک است. میانگین بارندگی سالانه در این منطقه بین 150 تا 160 میلی متر است و بارندگی ها عمدتاً در فصل پاییز و زمستان رخ می دهد. حداقل و حداکثر دمای منطقه به ترتیب 6/9- و 40 درجه سانتی گراد است.
آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 4 تکرار اجرا شد. هر تکرار شامل 14 کرت بود که با احتساب 4 تکرار تعداد کرت ها 56 عدد شد. عوامل مورد بررسی عبارت بود از: باکتری برادی ریزوبیوم در دو سطح بدون تلقیح A1 و با تلقیح A2 و کود اوره در 7 سطح که شامل: A-عدم مصرف،B -50 کیلوگرم همزمان با کاشت،C -100 کیلوگرم همزمان با کاشت،D -150 کیلوگرم همزمان با کاشت،E -25 کیلوگرم پس از استقرار کامل+ 25 کیلوگرم در مرحله پر شدن دانه،F -50 کیلوگرم پس از استقرار کامل+50 کیلوگرم در مرحله پر شدن دانه، G- 75 کیلوگرم پس از استقرار کامل+75 کیلوگرم در مرحله پر شدن دانه می باشد. رقم سویای مورد استفاده در این آزمایش DPX و باکتری مورد استفاده در این آزمایشBradyrhizobium Japonicum بود. این آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 4 تکرار اجرا شد. هر کرت آزمایشی از 4 خط کاشت به طول 5 متر، فاصله بین خطوط 50 سانتی متر و فاصله بوته ها روی خطوط 10 سانتی متر بود. بدین ترتیب ابعاد هر کرت 5/2 * 5 متر بود. فاصله بین کرت ها از یک دیگر یک خط نکاشت و فاصله بین بلوک ها 2 متر منظور گردید. به منظور آماده سازی زمین به وسیله فاروئر پشته هایی به فواصل 50 سانتی متر ایجاد گردید. سپس اندازه کرت ها در آن مشخص شد و پس از آن جوی های آبیاری تعبیه گردیدند. به منظور عدم اختلاط آب آبیاری تیمارها با یکدیگر بین هر دو تیمار یک خط نکاشت در نظر گرفته شد و محل تیمارهای مورد نظر به صورت تصادفی مشخص شد. همچنین به منظور عدم اختلاط آب هر تکرار با تکرار بعدی دو جوی در نظر گرفته شد که یکی از آن ها به منظور تخلیه آب اضافی تکرار بالایی و دیگری به منظور ورود آب از نهر کنار زمین به تکرار بعدی تعبیه شده بود. کود اوره به شکل دست پاش طبق مقادیر تعیین شده برای هر تیمار به خاک تمام کرت های مورد نظر اضافه و سپس آبیاری انجام شد.
پس از انجام عملیات زراعی، در زمان مناسب در یک طرف پشته ها، کاشت بذور به وسیله دست و به فاصله 10 سانتی متر در تاریخ 10 تیر ماه سال 1391 انجام گرفت. به منظور تثبیت بیولوژیکی مناسب در گیاه مایه تلقیح برادی ریزوبیوم جاپونیکوم Bradyrhizobium Japonicum) ) قبل از کشت با بذور سویا تلقیح گردید. بذور قبل از کاشت با توجه به مقدار بذر مصرفی با مقداری مشخص برادی ریزوبیوم جاپونیکوم، یک لیتر آب، صد گرم شکر (محلول 10 درصد شکر) با هم در ظرفی ریخته شد تا باکتری به کمک شکر به بذور بچسبد.
با توجه به زمان کاشت، اولین نمونه برداری بوته ها در تاریخ 19 تیر ماه، ده روز پس از کاشت صورت پذیرفت و نمونه گیری های بعدی هر 10 روز یک بار انجام شد. در زمان نمونه برداری از ابتدا و انتهای هر کرت 5/0 متر به عنوان حاشیه حذف گردید و در هر مرحله نمونه برداری از هر کرت آزمایشی، 2 بوته به صورت تصادفی از دو ردیف وسط برداشت و به آزمایشگاه منتقل شدند. قطع بوته ها از سطح خاک و از ناحیه طوقه انجام گرفت. در آزمایشگاه بوته ها به اجزای آن تفکیک و با ترازوی حساس با دقت 01/0 گرم توزین شدند. وزن خشک بوته ها و اندام های آن پس از خشک شدن در آون در دمای 70 درجه سانتی گراد تا مرحله رسیدن به وزن ثابت، توزین و ثبت شد. بوته ها در انتهای دوره رشد پس از رسیدگی فیزیولوژیکی از مساحت 5/1 متر مربع جهت اندازه گیری عملکرد نهایی و اجزای عملکرد برداشت شدند و سپس به آزمایشگاه انتقال یافتند. در آخرین نمونه برداری برخی صفات مانند عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک اندازه گیری شد.
در این تحقیق تجزیه واریانس اعداد خام با استفاده از نرم افزار MSTATC انجام شد و سپس مقایسات میانگین صفات مورد بررسی به روش آزمون LSD در سطح 5% انجام گرفت. نمودارها نیز با استفاده از نرم افزار Excel ترسیم شدند.

نتایج و بحث

عملکرد دانه: طبق نتایج حاصل از جدول تجزیه واریانس (جدول1) بین تیمار تلقیح بذر با باکتری برادی ریزوبیوم جاپونیکوم و تیمار عدم تلقیح بذر با باکتری در صفت عملکرد دانه اختلاف معنی داری در سطح احتمال 1 درصد وجود داشت. مقایسه میانگین بین تلقیح بذر با باکتری و عدم تلقیح بذر با باکتری نشان داد که بیشترین عملکرد دانه از تیمار تلقیح بذر با باکتری برادی ریزوبیوم به میزان 693/3672 کیلوگرم در هکتار بدست آمد که در مقایسه با تیمار عدم تلقیح 43 درصد عملکرد دانه افزایش یافت (شکل1). ایمسند (1992) گزارش کرد که در تیمار تلقیح بذر سویا با باکتری عملکرد بیشتری نسبت به تیمارهایی که کوددهی شده بودند حاصل شد. افزایش عملکرد دانه در نتیجه تلقیح گیاه با باکتری برادی ریزوبیوم جاپونیکوم می تواند به علت افزایش تولید هورمون های گیاهی، تثبیت زیستی، تسهیل جذب عناصر غذایی و مقاومت در برابر بیماری ها باشد.
تقسیط کود نیتروژن می تواند در انواع ارقام برنج جهت افزایش قابلیت دسترسی به نیتروژن در مراحل حساس رشد گیاه مورد استفاده قرار گیرد (ساها و همکاران، 1998). ویگ (1989) بالاترین مقدار اجزای عملکرد و تولید ذرت با توزیع نیتروژن در آغاز تشکیل بلال بدست آورد. تجزیه واریانس (جدول1) نشان داد که تقسیط کود اوره بر عملکرد دانه در سطح 1 درصد معنی دار شد. مقایسه میانگین (شکل2) نشان داد که بیشترین عملکرد دانه از تیمار کودی 25 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+25 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه به میزان 3743 کیلوگرم در هکتار بدست آمد که نسبت به شاهد 37 درصد افزایش داشت. به نظر میرسد استفاده از کود نیتروژن با قابلیت رهاسازی آهسته، رشد اندام های هوایی سویا را تحریک نموده و موجب ایجاد شاخص سطح برگ بیشتر در مراحل زایشی، به ویژه در طی مرحلۀ پرشدن دانه شده و نهایتاً عملکرد دانه را افزایش می دهد. نتایج این تحقیق با نتایج کوشال و همکاران (2006) مطابقت دارد.
نتایج مقایسه میانگین تقسیط کود اوره (شکل2) نشان داد که تیمارهای 50 کیلوگرم اوره در هکتار همزمان با کاشت؛ 100 کیلوگرم اوره در هکتار همزمان با کاشت با شاهد اختلاف معنی داری از نظر عملکرد دانه نداشتند. تیمارهای 150 کیلوگرم اوره در هکتار همزمان با کاشت؛ 50 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+50 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه ؛ 75 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+75 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه عملکرد دانه به ترتیب 26، 36، 33 درصد نسبت به شاهد افزایش نشان داد.
نتایج مقایسه میانگین تقسیط کود اوره (شکل2) در مرحله همزمانی با کاشت نشان داد که بیشترین عملکرد دانه در این مرحله از تیمار کودی 150 کیلوگرم اوره در هکتار به میزان 2886 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. تیمارهای 50 کیلوگرم اوره در هکتار؛ 100 کیلوگرم اوره در هکتار؛ 150 کیلوگرم اوره در هکتار در این مرحله از لحاظ آماری اختلاف معنی داری از نظر عملکرد دانه با یکدیگر نداشتند. اوسبورن و ریدل (2006) گزارش کردند که افزودن کود نیتروژن به صورت آغازگر، رشد اولیه سویا را افزایش داده و منجر به افزایش عملکرد و کیفیت آن می گردد.
نتایج حاصل از مقایسه میانگین تقسیط کود اوره (شکل2) در مرحله استقرار کامل و پر شدن دانه حاکی از آن بود که بیشترین عملکرد دانه در این مرحله از تیمار کودی 25 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+25 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه به میزان 3359 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. تیمار کودی 25 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+25 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه؛ تیمار کودی 50 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+50 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه؛ تیمار کودی 75کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+75 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه از لحاظ آماری اختلاف معنی داری در عملکرد دانه با یکدیگر نداشتند.
( میانگین های دارای حروف مشابه بر اساس آزمون LSD در سطح احتمال 1 درصد اختلاف معنی داری ندارند. )
نتایج تجزیه واریانس (جدول1) نشان داد که اثرات متقابل تلقیح با باکتری و تقسیط کود اوره بر عملکرد دانه معنی دار نشد.

عملکرد بیولوژیک

نتایج بدست آمده از جدول تجزیه واریانس (جدول1) نشان داد که اثر تلقیح بذر با باکتری برادی ریزوبیوم جاپونیکوم در سطح 1 درصد معنی دار شد. مقایسه میانگین این صفت نشان داد که بیشترین عملکرد بیولوژیک از تیمار تلقیح شده با باکتری به میزان 815/5498 کیلوگرم در هکتار بدست آمد که با اعمال این تیمار مقدار عملکرد بیولوژیک افزایش 44 درصدی نسبت به تیمار عدم تلقیح از خود نشان داد (شکل3). مهدی پور (1388) اثر باکتری همزیست گیاه سویا را در اندام های هوایی و عملکرد دانه در گیاه سویا را مورد بررسی قرار داد و نتیجه گرفت که تلقیح باکتری موجب افزایش رشد و ایجاد گره زایی در سویا شد (مهدی پور و همکاران، 1388).
نتایج حاصل از جدول تجزیه واریانس (1) تأثیر معنی دار بودن تقسیط کود اوره را بر عملکرد بیولوژیک در سطح 1 درصد نشان داد. مقایسه میانگین این صفت (شکل4) نشان داد که بیشترین مقدار عملکرد بیولوژیک از تیمار کودی 75 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+ 75 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه به میزان 726/5431 کیلوگرم در هکتار بدست آمد که با اعمال این تیمار عملکرد بیولوژیک نسبت به شاهد 42 درصد افزایش یافت. آتکینز (1373) نیز با مطالعه بررسی رقم ویلیامز سویا دریافت که کود ازت را باید به صورت سرک و در مناسب ترین زمان در اختیار گیاه قرار داد به طوری که حداکثر میزان نیاز گیاه به کود سرک بلافاصله بعد از گلدهی و در زمان دانه بندی است.
مقایسه میانگین تقسیط کود اوره (شکل4) نشان داد که تیمارهای کودی 50 کیلوگرم اوره در هکتار همزمان با کاشت؛ 100 کیلوگرم اوره در هکتار همزمان با کاشت؛ 150 کیلوگرم اوره در هکتار همزمان با کاشت؛ 25 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+25 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه؛ 50 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+50 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه به ترتیب افزایش 14، 19، 25، 35 و 35 درصدی در عملکرد بیولوژیک نسبت به شاهد نشان داد.
مقایسه میانگین تقسیط کود اوره در مرحله همزمان با کاشت (شکل4) نشان داد که بیشترین مقدار عملکرد بیولوژیک در این مرحله از تیمار کودی 150 کیلوگرم اوره در هکتار به میزان 4203 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. عملکرد بیولوژیک تیمار کودی 50 کیلوگرم اوره در هکتار در مقایسه با تیمار کودی 100 کیلوگرم اوره در هکتار 5 درصد کاهش یافت. عملکرد بیولوژیک در تیمار کودی 50 کیلوگرم اوره در هکتار در مقایسه با تیمار کودی 150 کیلوگرم اوره در هکتار 12 درصد کاهش یافت. عملکرد بیولوژیک در تیمار کودی 100 کیلوگرم اوره در هکتار در مقایسه با تیمار کودی 150 کیلوگرم اوره در هکتار 7 درصد کاهش یافت.
مقایسه میانگین تقسیط کود اوره در مرحله استقرار کامل و پر شدن دانه (شکل4) حاکی از آن بود که بیش ترین عملکرد بیولوژیک در این مرحله از تیمار کودی 75 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+75 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه به میزان 5432 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. تیمار کودی 25 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+25 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه در مقایسه با تیمار کودی 50 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+50 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه از نظر عملکرد بیولوژیک با یکدیگر اختلاف معنی داری نداشتند. عملکرد بیولوژیک تیمار کودی 25
( میانگین های دارای حروف مشابه بر اساس آزمون LSD در سطح احتمال 1 درصد اختلاف معنی داری ندارند. )
نتایج جدول تجزیه واریانس (جدول1) نشان داد که اثرات متقابل تلقیح باکتری و تقسیط کود اوره در مورد صفت عملکرد بیولوژیک در سطح 1 درصد معنی دار شد. نتایج مقایسه میانگین نشان داد که بیشترین عملکرد بیولوژیک از ترکیب تیماری تلقیح با باکتری و سطح کودی 75 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+ 75 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه به میزان 6693 کیلوگرم در هکتار بدست آمد که در نتیجه اعمال این تیمار عملکرد بیولوژیک تا 75 درصد نسبت به شاهد افزایش یافت (شکل5).
نتایج بدست آمده از مقایسه میانگین (شکل5) نشان داد که ترکیب تیماری عدم تلقیح و سطح کودی 50 کیلوگرم اوره در هکتار همزمان با کاشت؛ عدم تلقیح و سطح کودی 100 کیلوگرم اوره در هکتار همزمان با کاشت؛ عدم تلقیح و سطح کودی150 کیلوگرم اوره در هکتار همزمان با کاشت؛ عدم تلقیح و سطح کودی 25 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+ 25 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه؛ عدم تلقیح و سطح کودی 50 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+50 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه؛ عدم تلقیح و سطح کودی 75 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+ 75 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه؛ تلقیح و عدم مصرف کود اوره؛ تلقیح و سطح کودی 50 کیلوگرم اوره در هکتار همزمان با کاشت؛ تلقیح و سطح کودی 100 کیلوگرم اوره در هکتار همزمان با کاشت؛ تلقیح و سطح کودی150 کیلوگرم اوره در هکتار همزمان با کاشت؛ تلقیح و سطح کودی 25 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+ 25 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه؛ تلقیح و سطح کودی 50 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+50 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه به ترتیب سبب افزایش 19، 35، 45، 58، 56، 60، 64، 66، 68، 69، 31/71، 85/71 درصدی عملکرد بیولوژیک نسبت به شاهد شد.
طبق نتایج حاصل از مقایسه میانگین اثرات متقابل عدم تلقیح و تقسیط کود اوره در مرحله همزمان با کاشت (شکل5) بیشترین عملکرد بیولوژیک در این مرحله مربوط به ترکیب تیماری عدم تلقیح و 150 کیلوگرم اوره در هکتار به میزان 2997 کیلوگرم در هکتار بود. عملکرد بیولوژیک در ترکیب تیماری عدم تلقیح و 50 کیلوگرم اوره در هکتار در مقایسه با ترکیب تیماری عدم تلقیح و 100 کیلوگرم اوره در هکتار 9 درصد کاهش یافت. عملکرد بیولوژیک در ترکیب تیماری عدم تلقیح و 50 کیلوگرم اوره در هکتار در مقایسه با ترکیب تیماری عدم تلقیح و 150 کیلوگرم اوره در هکتار 21 درصد کاهش یافت. عملکرد بیولوژیک در ترکیب تیماری عدم تلقیح و 100 کیلوگرم اوره در هکتار در مقایسه با ترکیب تیماری عدم تلقیح و 150 کیلوگرم اوره در هکتار 14 درصد کاهش یافت.
نتایج حاصل از مقایسه میانگین اثرات متقابل عدم تلقیح و تقسیط کود اوره (شکل5) در مرحله استقرار کامل و پر شدن دانه مشاهده شد که بیشترین عملکرد بیولوژیک در این مرحله از ترکیب تیماری عدم تلقیح و سطح کودی 75 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+75 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه به میزان 4170 کیلوگرم در هکتار بود. ترکیب تیماری عدم تلقیح و سطح کودی 25 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+25 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه و ترکیب تیماری عدم تلقیح و سطح کودی 50 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+50 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه اختلاف معنی داری در این صفت نداشتند. عملکرد بیولوژیک در ترکیب تیماری عدم تلقیح و سطح کودی 25 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+25 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه در مقایسه با ترکیب تیماری عدم تلقیح و سطح کودی 75 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+75 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه 5 درصد کاهش یافت. عملکرد بیولوژیک در ترکیب تیماری عدم تلقیح و سطح کودی 50 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+50 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه در مقایسه با ترکیب تیماری عدم تلقیح و سطح کودی 75 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+75 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه 9 درصد کاهش یافت.
نتایج بدست آمده از مقایسه میانگین اثرات متقابل تلقیح و تقسیط کود اوره در مرحله همزمان با کاشت (شکل5) نشان داد که بیشترین عملکرد بیولوژیک در این مرحله مربوط به ترکیب تیماری تلقیح و 150 کیلوگرم اوره در هکتار به میزان 5408 کیلوگرم در هکتار بود. ترکیب تیماری 50 کیلوگرم اوره در هکتار نسبت به 100 کیلوگرم اوره در هکتار عملکرد بیولوژیک 4 درصد کاهش یافت. ترکیب تیماری 50 کیلوگرم اوره در هکتار نسبت به 150 کیلوگرم اوره در هکتار عملکرد بیولوژیک 8 درصد کاهش یافت. همچنین ترکیب تیماری 100 کیلوگرم اوره در هکتار نسبت به ترکیب تیماری 150 کیلوگرم در هکتار عملکرد بیولوژیک 4 درصد کاهش مشاهده شد.
نتایج حاصل از مقایسه میانگین اثرات متقابل تلقیح و تقسیط کود اوره در مرحله استقرار کامل و پر شدن دانه (شکل5) نشان داد که بیشترین عملکرد بیولوژیک از ترکیب تیماری تلقیح و سطح کودی 75 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+ 75 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه به میزان 6693 کیلوگرم در هکتار بود. بین ترکیب های تیماری تلقیح و سطح کودی 25 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+25 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه و ترکیب تیماری تلقیح و سطح کودی 50 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+50 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه در عملکرد بیولوژیک اختلاف معنی داری وجود نداشت. عملکرد بیولوژیک در ترکیب تیماری تلقیح و سطح کودی 25 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+25 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه در مقایسه با ترکیب تیماری تلقیح و سطح کودی 75 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+75کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه 16 درصد کاهش یافت. عملکرد بیولوژیک در ترکیب تیماری تلقیح و سطح کودی 50 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+50 کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه در مقایسه با ترکیب تیماری تلقیح و سطح کودی 75 کیلوگرم اوره در هکتار پس از استقرار کامل+75کیلوگرم اوره در هکتار در مرحله پر شدن دانه 14 درصد کاهش یافت.
( میانگین های دارای حروف مشابه بر اساس آزمون LSD در سطح احتمال 1 درصد اختلاف معنی داری ندارند. )

جدول1- تجزیه واریانس عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک
ns و * و ** به ترتیب نشان دهنده عدم معنی‏دار بودن و معنی‏دار بودن در سطح 5 و 1 درصد می‏باشد .

پی‌نوشت‌ها:

1- کارشناس ارشد زراعت، دانشگاه شاهرود، شاهرود.

منابع
آتکینز د، (1373) " آنالیزهای رشد گیاهان زراعی" ترجمه کریمی، م. و م. عزیزی. انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد.
اصغرزاده و همکاران، (1379) "بررسی پتانسیل تثبیت ازت در همزیستی سویه های بومی مزوریزوبیوم با دو رقم نخود مورد کشت در ایران" ویژه نامه بیولوژی ، جلد 12، شماره 7، صفحه 33-45.
خلدبرین ب ، اسلام زاده ط، (1384) "تغذیه معدنی گیاهان عالی" (ترجمه). انتشرات دانشگاه شیراز ، چاپ دوم ، جلد اول ،صفحه 259.
رستگار م ع، (1371) " دیمکاری" انتشارات برهمند. 240 صفحه.
صالح راستین ن،(1380) "کودهای بیولوژیک و نقش آنها در راستای نیل به کشاورزی پایدار "صفحه1-54
فلاح ولیمحمد، (1363) "راهنمای معرفی کودهای شیمیایی در شالیزار" نشریه فنی شماره 650- مؤسسه تحقیقات خاک و آب. سازمان تات.
مظاهری تیرانی م، و رضوی م، (1374) "فرآورده های غذایی سویا" (ترجمه). چاپ اول. انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد. 125 صفحه.
مهدی پور آ، رضایی م ع، اصغرزاده ا، و چراتی ع، (1388) "بررسی اثر سویههای مختلف باکتری برادی ریزوبیوم ژاپونیکوم بر جذب ریز مغذیها در اندام هوایی و عملکرد دانه در گیاه سویا" فصلنامه پژوهشی علوم گیاهی، شماره 16 ، سال چهارم، شماره 4 زمستان. 40- صفحات 33.
نجات پیرولی بیرانوند ، ناهید صالح راستین ، میراحمد موسوی شلمانی ، (1385) "مطالعه توان تثبیت نیتروژن مولکولی سه رقم اصلی سویای کشور در همزیستی با باکتری برادی ریزوبیوم جاپونیکوم به روش رقت ایزوتوپی نیتروژن-15 در ایران" مجله علوم و فناوری هسته ای ،شماره 36 صفحات 1-6.
خواجه پور م ر، (1383) " گیاهان صنعتی" انتشارات جهاد دانشگاهی، واحد صنعتی اصفهان، 582 صفحه.
FAS , (2005) "Oilseeds: world market and trades" Current World Production, Market and trade reports.
Grundy A, Fraud williams R, Boatman N, (1993) "The use of cultivars,crop seed and nitrogen level for the suppression of weeds in winter wheat" PP.997-1002.
Imsand, j. (1992) "Agronomic characteristics that identify high yeild,high protein soybean genotypes" Agron.J. 84:12-15.
Kaushal T, Onda M, Ito S, Yamazaki A, Fujikake H, Ohtake N, Sueyoshi K, Takahashi Y, and Ohyama T, (2006) "Effect of placement of slow- release fertilizer ( Lime nitrogen ) applied at different rates on growth, N2 fixation and yield of soybean ( Glycine max) " J. Agronomy & Crop Science, 192: 417-426.
Krishnan H, Jiang A, Krishnan H, And Wieblod W, (2000) "Seed storage prottein quality" plant sci.2:191-99.
Osborne S. L, and Riedell W. F, (2006) "Starter nitrogen fertilizer impact on soybean yield and quality in the northern great plains" Agronomy Journal 98:1569-1574.
Salardiny A, ( 2005) "Soil Fertility" University of Tehran Press. 434p.
Saha A, Sarkar R K, and Yamagishi Y, (1998) "Effect of time of nitrogen application on spikelet differentiation and degeneration of rice" Bot. Bull. Acad. Sin.39:119-123.
Vig J C, (1989) "Effect of nitrogen application time on ear component of maize" Crop Sci. 162: 320-324.